آموزش هوش تجاری از ۰ تا ۱۰۰

امروز در مورد کاربرد هوش تجاری در خرده فروشی صحبت خواهیم کرد.
هوش تجاری چیست؟
هوش تجاری، هوش تجاری (به انگلیسی: Business Intelligence) است که به اختصار BI نامیده می شود. مجموعه ای از نظریه ها، روش ها، فرآیندها و فناوری هایی است که گفته می شود داده های خام را به داده های معنی دار و مفید تبدیل می کند. (ویکیپدیا)
مزایای هوش تجاری
مزایای استفاده از هوش تجاری عبارتند از:
یک تصمیم بهتر
افزایش سرعت در برنامه ریزی، گزارش و تحلیل
کاهش هزینه و استفاده بهینه از منابع شما
کارکنان داخلی سازمان را مطالعه کنید
امکان انجام محاسبات پیچیده بر روی داده های شما
امکان تولید گزارش
افزایش رضایت مشتری
هوش تجاری در خرده فروشی
در مقایسه با سایر بخش‌ها مانند امور مالی و فناوری، خرده‌فروشی را می‌توان برجسته‌ترین مزایای ارائه شده توسط هوش تجاری در فرآیندهای روزمره در نظر گرفت. این یک تناقض است. زیرا عملیات خرده فروشی به بهترین وجه برای بینش ارائه شده توسط داشبوردهای دیجیتال مناسب است
"مشتری ایده آل شما کیست؟" سوالاتی مانند "محصولاتی که باید توسعه دهید چیست؟" "کدام محصولات را باید به صورت بسته خریداری کنید؟" "اولویت شما در نحوه پرداخت چگونه است؟" "مشتریان شما چگونه با برند شما درگیر می شوند؟" و غیره. از طریق یک پلتفرم BI که داده‌های نقطه فروش را با اطلاعات جمعیتی و تعاملات آنلاین مشتری ادغام می‌کند، می‌توان به همه دسترسی داشت.
سامانه روابط عمومی دیتاک
ارزش از رشد شرکت‌های خرده‌فروشی ناشی می‌شود - از سازمان‌های مبتنی بر عملیات گرفته تا شرکت‌هایی که بر پایه نوآوری ساخته شده‌اند. مراحل میانی تثبیت، تحکیم و سازگاری است. سفر از ساده لوح به کارکردهای کاملاً تعریف شده که ابعاد قابل پیش بینی دارند.
بسیاری از فروشندگان ادعا می کنند که در مرحله ادغام هستند. جایی که شرکت ها داده های کافی برای تصمیم گیری بر اساس شاخص های بازار دارند، اما بسیاری از آن چیزی که دارند استفاده نمی کنند. اکثر شرکت ها سه سطح مشاوره هوش تحول گرا را ارائه می دهند: هوش مدیریت، هوش تحلیلی و هوش پیش بینی کننده (مهم ترین بخش).
کاربردهای اصلی هوش تجاری چیست؟
هوش تجاری می تواند به عنوان یک مزیت رقابتی در صنعت تلقی شود. خرده فروشی از این دسته مستثنی نیست. داده‌ها می‌توانند به کسب‌وکارها کمک کنند تا موجودی خود را مقیاس کنند، محصولات را بر اساس تقاضا قیمت‌گذاری کنند، و اهداف تبلیغاتی و فروش را برای به حداکثر رساندن درآمد تعیین کنند.
مدیریت هزینه، قیمت گذاری و منابع برای کسب و کارهای هوشمند
نتیجه خالص در تجارت خرده فروشی ناچیز است. بنابراین قیمت گذاری محصولات برای جلوگیری از ضرر و رقابت ماندن یکی از چالش هاست. تمام هزینه های انجام تجارت، از جمله شرایط پیش بینی نشده، باید در نظر گرفته شود.
مدیریت موجودی یکی از گران‌ترین جنبه‌های خرده‌فروشی است و راه‌حل‌های هوش تجاری تلاش می‌کنند تا مدل مناسبی را برای بهینه‌سازی بر اساس خریدهای گذشته و روندهای آینده ایجاد کنند. یک برنامه کاربردی عالی تجزیه و تحلیل سهام را ارائه می‌کند و محصولات پرفروش را برجسته می‌کند و برای آن‌ها تامین می‌کند و در عین حال به مدیران توصیه می‌کند تا سفارش‌های بدترین عملکرد را لغو کنند.
تجزیه و تحلیل مشتریان با استفاده از هوش تجاری
اعداد به شما کمک می کنند تا در ذهنیت مشتری وارد شوید و مسیر آنها را از یادگیری در مورد شما تا طرفدار شدن بیاموزید. شما باید رابطه بین جمعیت شناسی و محتویات سبد خرید آنها را درک کنید. ارتباط بین تبلیغاتی که می بینند و محصولاتی که می خرند را شناسایی کنید. همه این داده ها را برای ایجاد محصول و بسته های تبلیغاتی ترکیب کنید.
مدیریت تامین کننده و ارزیابی توسط هوش تجاری
بدون رتبه بندی فروشنده، هیچ توسعه تجاری وجود ندارد. شما باید نتایج محصول تجزیه و تحلیل فروشنده را ببینید و بر اساس آن تصمیم بگیرید. راه حل BI باید مواردی مانند زمان تحویل، رضایت مشتری، سیاست بازگشت و حتی آگاهی از برند را در صورت نیاز در نظر بگیرد.
فروش، اهداف و عملکرد را با هوش تجاری مرور کنید
در یک فروشگاه کوچک محلی ممکن است بخواهید بدانید کدام برندها پرفروش ترین هستند و کدام دستیاران فروش بیشترین درآمد را دارند، در حالی که در یک شرکت چند ملیتی باید بدانید که کدام شعبه ها می توانند سهمیه خود را برآورده کنند. در واقع، این مشکلات در درجه اول یکسان هستند، فقط مقیاس آنها با یکدیگر متفاوت است. در این مورد، هوش تجاری به دلیل گستردگی خود می تواند ابزار بسیار خوبی باشد.
این سیستم می تواند مبنایی برای تصمیم گیری های استراتژیک باشد، مانند ترکیب محصول ارائه شده یا پاداش ها و تبلیغات اعطا شده توسط نمایندگان فروش. اعداد و ارقام روی داشبورد همچنین یک ارزیابی مبتنی بر پیش بینی خوب برای تعیین اهداف فروش قابل دستیابی اما انگیزشی ارائه می دهند.
روندها، پیش بینی ها و برنامه ها
حتی خرده فروشان در دهه 1960 به شخصیت های تاریخی نگاه می کردند. تفاوت سیستم های هوشمند در این است که لازم نیست تا پایان ماه منتظر بمانید تا محاسبات را انجام دهید و ببینید وضعیت کسب و کار چگونه است. این سیستم می تواند در زمان واقعی کار کند و عملکردها را برای افزایش درآمد شما تنظیم کند. به جای اینکه منتظر بمانید تا امواج شما را به جایی که می خواهید ببرد، مثل این است که مدام مسیر خود را در حالی که به سمت مقصد حرکت می کنید اصلاح می کنید.
تنظیم KPI مناسب (شاخص عملکرد کلیدی) روی داشبورد دیجیتال
در حالی که هر سازمان می تواند KPI های خود را بر اساس نوع فعالیت، استراتژی و پیشنهاد تجاری تعریف کند، برخی از دستورالعمل های کلی وجود دارد که می تواند با موفقیت با استفاده از معیارهای مرجع عملیات زنجیره تامین (SCOR) سطح 1 مورد استفاده قرار گیرد. این شامل:
قابلیت اطمینان با کامل بودن طرح و خدمات تحویل سنجیده می شود.
پاسخ معمولاً با گذشت زمان آشکار می شود.
انعطاف پذیری به عنوان ترکیبی از چابکی فروشنده و محصول
هزینه ها:
کارایی در مدیریت دارایی
وقتی نوبت به معیارهای مشتری می رسد، می توانید برای انتخاب معیارهای مناسب از قیف فروش الهام بگیرید. این شامل حرکت از یک سطح به سطح دیگر است: اندازه‌گیری جایی که سرنخ‌ها از ¸ محاسبه نرخ تبدیل ¸ هزینه هر تبدیل ¸ هزینه هر مورد ¸ قیمت فروش و زمان صرف شده در قیف. همچنین برای بازیابی فرصت های از دست رفته از طریق تبلیغات شفاهی، بودجه لازم است. بسته به کسب و کارتان، شما مسئول تنظیم KPI برای سنجش عملکرد نمایندگان فروش خود هستید.
صنعت خرده فروشی به کجا می رود؟
صنعت خرده فروشی یک بازار بالغ با نرخ سود خالص پایین (1.5-5٪) است که در آن هر بهینه سازی فرآیند و کاهش هزینه می تواند تفاوت بین بقا و خروج از تجارت باشد. هوش تجاری به بازاریابان، مشاوران مالی و استراتژیست‌ها نقطه شروعی در تلاش‌هایشان برای درک بهتر نیازهای مشتری و پیش‌بینی بهتر مراحل مورد نیاز برای حفظ رابطه ارائه می‌دهد.